محمد (جلال الدین) ملکی
چکیده
مباحث مربوط به خیر و شر، یکی از دشوارترین پرسمانها در فلسفه و آیین الاهی است و همۀ ادیان به این مسئله اذعان دارند و از سویی هیچکس وجود آن را رد نکرده است. ازاینرو، با نخستین نگاه وجود شر در پیکرۀ نظام ...
بیشتر
مباحث مربوط به خیر و شر، یکی از دشوارترین پرسمانها در فلسفه و آیین الاهی است و همۀ ادیان به این مسئله اذعان دارند و از سویی هیچکس وجود آن را رد نکرده است. ازاینرو، با نخستین نگاه وجود شر در پیکرۀ نظام هستی پدیدار شده و پلیدی خود را نشان میدهد؛ چراکه شر در واقع، نقطه مقابل نیکیهاست و با شکلگیری آن در میان انسانها، ساختار زندگی آنان دچار نابسامانی شده، به جامعه بشری آسیب میرساند. فیلسوفان و عالمان، این مسئله را با دو نگاه کلی بررسی کردهاند. گروهی از دانشمندان بر این باورند که این مسئله مربوط به قوانین طبیعت است و باید با توجه به قوانین طبیعت بررسی شود؛ بنابراین این مسئله یک امر مادّی به شمار میآید. گروهی دیگر پدیدۀ شر را در عالَم هستی با نگاه دینی و متافیزیکی تفسیر میکنند؛ در واقع از وجود شر، یک خوانش متافیزیکی ارائه میدهند و آن را بهگونهای به فعل خداوند پیوند میزنند. این نوشتار بر آن است با رویکرد به تعریف ابنسینا از شر و تبیین مفهوم آن با توجه به دو تفسیر یادشده، به بررسی و تحلیل دادههای آن بپردازد و حکمتِ وجودی شر را در نظام هستی آشکار و جایگاه آن را تبیین نماید.