محمد تقی قزلسفلی؛ عمار متاجی نیمور
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1393، ، صفحه 123-138
چکیده
بدون شک یکی از چالشهای نظری مهم در تاریخ اندیشهها، نسبت میان فلسفه و دین است. لحاظ قرار دادن این مهم در تحول اولیة مسیحیت و تأثیر میراث عقلی دورة کلاسیک است و در این میان همسنخی و یا یکسانی محورها ...
بیشتر
بدون شک یکی از چالشهای نظری مهم در تاریخ اندیشهها، نسبت میان فلسفه و دین است. لحاظ قرار دادن این مهم در تحول اولیة مسیحیت و تأثیر میراث عقلی دورة کلاسیک است و در این میان همسنخی و یا یکسانی محورها و ارکان آموزهها و اصول دین مسیحیت با فلسفة رواقی از اهمیت ویژه برخوردار است. استدلال بر این است که اندیشة سیاسی - الهیاتی مسیحی اصولی چون نظریة نظام الهی کائنات، لوگوس و ... را از آراء فلسفة یونانی و رومی اخذ کرد. مفروض اصلی مقالة حاضر آن است که «فلسفة رواقی به عنوان میانجی، بسیاری از آموزههای اصلی تکاملیافته در فلسفة سیاسی یونان را به فلسفة سیاسی مسیحیت منتقل کرده است». این پژوهش، با تکیه بر تحلیل محتوایی (نظریة مضمونگرایی)، تلاش دارد با تکیه بر مضامین اندیشة دو متفکر مسیحی یعنی آگوستین و آکوئیناس، همسنخی همراه با بسط و تفسیر و تعبیر جدید ارکان آموزههای رواقی را در فلسفة سیاسی مسیحیت نشان دهد.