میرسعید موسوی کریمی
چکیده
بنا به برهانی موسوم به «معجزه نیست» (NM)، اگر هویاتِ بهویژه مشاهدهناپذیری که توسط نظریههای علمی ارائه و فرض میشوند، وجود نداشتند؛ یعنی اگر این نظریهها گزارشگر (تقریباً) صادقی از عالم نبودند، ...
بیشتر
بنا به برهانی موسوم به «معجزه نیست» (NM)، اگر هویاتِ بهویژه مشاهدهناپذیری که توسط نظریههای علمی ارائه و فرض میشوند، وجود نداشتند؛ یعنی اگر این نظریهها گزارشگر (تقریباً) صادقی از عالم نبودند، موفقیت علوم به مانند نوعی معجزه بود. در مقابل، بنا به برهان «فرا-استقراء بدبینانه» (PMI) رابطهای بین موفقیت یک نظریه در توضیح و پیشبینی، و صدق آن نظریه وجود ندارد. به عنوان شاهد این ادعا، لری لائودن فهرستی تقریباً طولانی از نظریههایی ردیف میکند که به زعم وی، در گذشته موفق بودند، اما امروزه به عنوان نظریههای کاذب کنار گذاشته شدهاند. در این مقاله، پس از توضیح دو برهان NM و PMI، نشان میدهیم که هیچکدام از استدلالهای واقعگرایان توان رد برهان PMI را به شکلی قاطع و فیصلهبخش ندارند. نتیجۀ مقاله این است که اشکال مشترک همۀ این استدلالها ناشی از رویکرد غیر ارجاعی آنها است؛ یعنی نشان نمیدهند که ترمهای بهکاررفته در نظریههای موفقِ گذشته به نوعی ارجاعدهنده به هویات عالم هستند.