نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشیار فلسفه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان
چکیده
حکیمان مسلمان هرچند درمواضع مختلفی دیدگاههای خود را بر پیش فرض امکان شناخت حقیقت اشیاء, استوار نمودهاند وقوف برحقیقت اشیاء و شناخت فصول حقیقی آنها را از حوزه توانایی انسان خارج دانستهاند. این مطلب موجب گردیده تا برخی تصورنمایند, فیلسوفان مسلمان در این مسئله که از مسایل اساسی شناخت محسوب میشود دردام تناقض گرفتارآمدهاند. در این مقاله ضمن بررسی این موضوع و رفع تعارض به نفع محدودیت توانائی انسان در وقوف بر حقیقت اشیاء، با عنایت به میزان توفیق فیلسوفان مسلمان در حل مسئله اساسی امکان شناخت, بر این نکته تأکید شده است که غالب فیلسوفان مسلمان نه چندان در بند استدلالهای شکاکانه بودهاند تا قبول اصل محدودیت توانائی انسان در نیل به حقایق اشیاء را مستلزم سرگردان شدن در وادی هولناک شک تلقی نمایند, و نه خود را در تنگنای حصار قطع و جزم بیاساس زندانی میدیدند, تا بدون دلیل بر اعتبار فرض تطابق ماهوی بین ادراک و شیء ادراک شده اصرار ورزند.به علاوه پندار تناقض مولود باور به اصل طرد شق ثالث و منطق دو ارزشی، که در آن ارزش معرفت به یکی از دو حد صادق یا کاذب محدود میشود و از شأن فاعل شناسائی در مسئله شناخت و ارزشهای میانی آن دو, که تابع میزان علم یا جهل فاعل شناسائی است غفلت میگردد، تلقی شده است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
A Study of Theoretical Background of "Possibility of Knowledge" in Islamic Philosophy
نویسنده [English]
- Esmaeil Noshad Morteza Hajhosseini
چکیده [English]
Though presupposed the possibility of the knowledge of realities of things in their different doctrines, Muslim philosophers considered man unable to know realities of things and their true differentiae. This led some to think that in this issue, which is one of the main issues of epistemology, Muslim philosophers contradicted themselves. In this article, I study this issue and show Muslim philosophers' success in solving the fundamental problem of knowledge. Meanwhile, I insist that most Muslim philosophers neither considered acceptance of limitation of man's ability in knowing ends skepticism, nor did they see themselves imprisoned in groundless dogmas so that they might stress on validity of the assumption of quiddal correspondence between perceptions and perceived.
کلیدواژهها [English]
- possibility of knowledge
- knowledge of realities of things
- absolute ability
- quiddal correspondence
- knowledge by presence
- knowledge by acquisition
- correspondence theory of truth
ارسال نظر در مورد این مقاله